معنی متخصص آسیب‌شناسی

حل جدول

متخصص آسیب‌شناسی

پاتولوژیست


پزشک متخصص آسیب‌شناسی

پاتولوژیست


آسیب‌شناسی

پاتولوژی

پاتولژی


متخصص

کاردان، کارشناس

لغت نامه دهخدا

متخصص

متخصص. [م ُ ت َ خ َص ْ ص ِ] (ع ص) خاص گردیده. (آنندراج). تخصیص شده و برای خود قبول کرده شده و مخصوص گشته. (ناظم الاطباء): بنده ٔ مخلص و خادم متخصص احمد بن عمر بن علی النظامی العروضی السمرقندی. (چهارمقاله). داعی مخلص و هواخواه متخصص در وصف بهار این قصیده ٔ آبدار گفت. (راحهالصدور). || خصوصیت دارنده. (غیاث). || علامت مخصوص نهاده شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). || شخصی که در شغلی یا فنی تخصص و کاردانی به کمال دارد: متخصص در امراض داخلی است. و رجوع به تخصص شود.

فرهنگ عمید

متخصص

کسی که در کاری به‌خصوص مهارت و بصیرت دارد،
(پزشکی) پزشکی که در رشته‌ای خاص تخصص یافته است،
(صفت) مختص، مخصوص،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

متخصص

کارآزموده

کلمات بیگانه به فارسی

متخصص

کارآزموده

مترادف و متضاد زبان فارسی

متخصص

صفت خبره، کاردان، کارشناس، ماهر،
(متضاد) غیرمتخصص

فارسی به ایتالیایی

متخصص

specialista

professionista

فرهنگ معین

متخصص

کارشناس، د ارای تخصص، خاص شده. [خوانش: (مُ تَ خَ صِّ) [ع.] (اِ.)]

فارسی به عربی

متخصص

اختصاصی، خبیر، إخْتصائِی (اِخْتصاصی)

فرهنگ فارسی هوشیار

متخصص

خاص گردیده

معادل ابجد

متخصص آسیب‌شناسی

1714

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری